زمانی که احتیاط واقعا ترس است
احتیاط یکی از دروسی است که ما هم زمان با بزرگ شدن، فرا می گیریم و آن را به صدها روش متفاوت یاد می گیریم: هر چیزی نخور! دست به اجاق گاز داغ نزن! از غریبه ها چیزی قبول نکن!
برخی از کودکان به طور طبیعی شجاع تر و بی پروا تر از سایرین هستند ولی همه ما یاد می گیریم که در عمل مقداری محتاط باشیم.
همانطور که بزرگتر می شویم با این آموزه ها پیش می رویم و هم چنین با توجه به انتظارات ناگفته (نهفته) جامعه که همه چیز یکسان است، مسیر محتاطانه ، عاقلانه تر است. حالا اگر من از شما سوال کنم که آیا روش محتاطانه همیشه درست تر است، با توجه به سوال مطرح شده، احتمالا می گوئید: “خیر!”. ولی در عمل بهره بردن از بخش دلیرانه شجاعت سخت است- شاید به این دلیل که به طور مضحکی احتیاط بهانه مناسبی است.
هم اکنون که در حال مطالعه این مطلب هستید، ممکن است به طور طبیعی انسان محتاطی باشید یا نباشید. فرقی نمی کند، اگرچه، همه زمانی که مطلبی آنها را می ترساند، تمایل به محتاط بودن دارند، و این همان تناقضی است که امروز میخواهم در مورد آن صحبت کنم.
در حقیقت بین احتیاط نشآت گرفته از عقل و تجربه و احتیاط نشآت گرفته از ترس، تفاوت بسیاری وجود دارد.
تصور کنید که در جنگل در حال قدم زدن هستید و ناگهان خرسی از بین درختان بیرون می آید و در مقابل شما ظاهر می شود. چه اتفاقی می افتد؟ مطمئنم که در مورد ذهنیت “جنگ یا گریز” شنیده اید، اما احتمالا در این موقعیت به نظریه ی جنگ یا گریز یا منجمد شدن تبدیل خواهد شد. حداقل در ابتدا، اکثر ما به دنبال ترسمان منجمد(خشکمان خواهد زد) خواهیم شد، درست است؟ حالا تصور کنید که یک متخصص بقا در آنجا با شما همراه باشد. این متخصص می داند که واضح است که درگیر شدن با خرس ایده بدی است و فرار کردن از او هم باعث می شود طعمه به نظر برسید، بنابراین او همانجا خواهد ایستاد و سعی می کند با زبان بدن، اعتماد به نفس از خود بروز دهد.(سلب مسئولیت : من متخصص حیات وحش نیستم، این راه را امتحان نکنید!)
در ظاهر به نظر می رسد که تفاوتی میان روش شما و روش متخصص وجود ندارد، درست است؟ به جز اینکه درجا خشک شدن و منجمد شدن با اینکه انتخاب کنیم که یک جا بایستیم، متفاوت است. تردید با منتظر ماندن متفاوت است. در حالت اول شما دچار تنش هستید و سفت و سخت اید، و قادر نیستید که به درستی تصمیم بگیرید، اما در حالت دوم – حداقل در مقایسه با حالت اول- شما آرامش دارید و قادر هستید به مقتضای شرایط عمل و عکس العمل درست نشان دهید.
حقه کار اینجاست که چون درظاهر دو روش یکسان به نظر می رسند، به راحتی می توانید به منجمد شدن و یکجا ایستادن عادت کنید و آن را به عنوان یک روش محتاطانه توجیه کنید. ولی همزمان با اینکه از ریسک ها و خطرات در کوتاه مدت اجتناب می کنید، افتادن در این دام، شما را از آموزش و سازگاری بازمی دارد و در نهایت به رکود شما منجر می شود.
ترس یک موهبت است، از دید فیزیولوژیک، ترس به بدن ما اضطراب وارد می کند و بدن ما را در تنش و اضطراب قرار میدهد. دفعه بعدی که با خطر مواجه شدید، به سرعت عکس العمل های فیزیکی بدن خود را بررسی کنید. اگر احساس تنش و سختی می کنید، نشان دهنده این است که ترس سهم بیشتری در تصمیم گیری شما دارد، و دانستن این موضوع به شما کمک می کند که تصمیمات آگاهانه تر و واقعی تری بگیرید.
روز پر برکت و فوق العاده ای داشته باشید.
دکتر الکساندر لوید